بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

نیست بی‌شور حوادث آمد از بیدل دهلوی غزل 1736

غزل 1736 ام از 2828 غزلیات

نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس

1 نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس کاروان موج دارد از شکست خود جرس

2 باغ امکان را شکست رنگ می‌باشد کمال ای ثمر گر فرصتی داری به کام خویش رس

3 تا توانی پاس آب روی سایل داشتن خودفروشی های احسان به‌ که ننمایی به کس

4 ای عدم آوازه قید زندگی هم عالمی‌ست بیضه ‌گر بشکست‌، چون ‌طاووس رنگین ‌کن ‌قفس

5 مشت خونی هرزه‌گرد کوچهٔ زخم دلیم حسرت است‌اینجا به جز عبرت چه‌می گردد عسس

6 دستگاه سفله‌خویان مایهٔ شور و شر است خالی از عرض طنینی نیست پرواز مگس

7 چون به آگاهی رسیدی‌ گفت و گوها محو کن نیست منزل جز بیابان مرگی شور جرس

8 بی‌غباری نیست هرجا مشت خاکی دیده‌ایم شد یقین ‌کز بعد مردن هم نمی‌میرد هوس

9 چون‌ حبابم ‌بیدل از وضع‌ خموشی ‌چاره نیست صاحب آیینه را لازم بود پاس نفس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس

شاعر شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس چه کسی است ؟

شاعر شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس بیدل دهلوی می باشد.

شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس چیست ؟

قالب شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس غزل است

مضمون اصلی شعر نیست بی‌شور حوادث آمد و رفت نفس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر