-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ شیر فلک به کاسه مهتاب کرده یخ
2 در کنج غنچه لب شیرین گلرخان از سردی آب بوسه چو عناب کرده یخ
3 بیدار دانی از چه نگردند گلرخان در رهگذار دیدهشان خواب کرده یخ
4 در آتش تنور جهانسوز کلهپز قلاب آب و دیزی سیراب کرده یخ
5 استاد و کاسهشور و خریدار مانده خشک دیگ حلیم و کاسه قنداب کرده یخ
6 باغ و درخت و چشمه و بستان و باغبان کشت و زمین و حاصل ارباب کرده یخ
7 چوپان و چوب و لاشکش و گوسفند و گاو ساطور و سنگ و مصقل قصاب کرده یخ