- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نوبهار آمد ولی بیدوستان در بوستان آتشین میلیست در چشمم نهال ارغوان
2 تا گل سوری بخندد ساقی بزم بهار ریخت در جام زمرد فام خیری زعفران
3 غنچه کی خندد به روی بلبل شب زندهدار گر نیندازد نسیم صبح خود را در میان
4 بر سر هر شاخ گل مرغی خوش الحان و مرا مهر خاموشیست چون برگ شقایق بر زبان
5 غنچه با مرغ سحر خوان سرگران گردیده بود از کناری باد صبح انداخت خود را در میان