.............................. از قدسی مشهدی غزل 425

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

..............................

1 .............................. ..............................ون آهسته آهسته

2 مگر امید دارد کان پری روزی به دام افتد؟ که دل در سینه می‌خواند فسون آهسته آهسته

3 دلی کو پاره‌ای عاشق نباشد، نیست نقص عشق که نور ماه نو گردد فزون آهسته آهسته

4 چنین گر فکر گیسویت ز تاب دل فزون باشد شود سودای او در سر جنون آهسته آهسته

5 ز بس با یکدگر کردند خصمی بر سر عشقت میان دیده و دل خاست خون آهسته آهسته

6 چنین کز شوق رویت خون به هر نظّاره‌ای ریزد ز چشم ما نگاه آید برون آهسته آهسته

7 مسیحا را نشاید دعوی اعجاز با لعلت که می‌آید به دامت از فسون آهسته آهسته

8 غرض ناکامی است از عشق، اگر نه کوهکن، قدسی چرا می‌کند جان در بیستون آهسته آهسته؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر