-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 .............................. ..............................ون آهسته آهسته
2 مگر امید دارد کان پری روزی به دام افتد؟ که دل در سینه میخواند فسون آهسته آهسته
3 دلی کو پارهای عاشق نباشد، نیست نقص عشق که نور ماه نو گردد فزون آهسته آهسته
4 چنین گر فکر گیسویت ز تاب دل فزون باشد شود سودای او در سر جنون آهسته آهسته
5 ز بس با یکدگر کردند خصمی بر سر عشقت میان دیده و دل خاست خون آهسته آهسته
6 چنین کز شوق رویت خون به هر نظّارهای ریزد ز چشم ما نگاه آید برون آهسته آهسته
7 مسیحا را نشاید دعوی اعجاز با لعلت که میآید به دامت از فسون آهسته آهسته
8 غرض ناکامی است از عشق، اگر نه کوهکن، قدسی چرا میکند جان در بیستون آهسته آهسته؟