-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه به می گرد کدورت از دل ما میرود غم ازین ویرانه هم از تنگی جا میرود
2 بر میان نازکت اندیشه نتواند گذشت راه باریکست پایش ناگه از جا میرود
3 این قدر باید به می دلبستگی، رشکست رشک تا دهد یک قطره خون از چشم مینا میرود
4 راه پرخار و تهی پایان دشت شوق را آبله کفش است آن هم کی بهر پا میرود
5 دل به امید مداوای که دیگر خوش کند خسته چون نومید از پیش مسیحا میرود
6 شمع آخر بر سر پروانه خواهد آمدن مهربان خواهی شدن این سرکشیها میرود
7 گرچه محتاجیم چشم اغنیا بر دست ماست هرکجا دیدیم آب از جو به دریا میرود
8 بس که عشرت میرمد از من درین محفل کلیم باده در دور من از ساغر به مینا میرود