-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه همین از دوری احباب داغم کرده است آسمان زهر هلاهل در ایاغم کرده است
2 مرده شمع مجلس افروزی که از هجران او جای روغن خون دل غم در چراغم کرده است
3 بسکه الفت داشت با من حسرت دیدار او در دل خود هر نفس گرد سراغم کرده است
4 نو بهاری رفته است از گلشن عالم برون گریه یاران در و دیوار باغم کرده است
5 غنچه باغ فراقش هر دم از شوخی اسیر جای بو بیهوشدارو در دماغم کرده است