نو بهار آمد و باد سحری از محیط قمی هفت شهر عشق 98

محیط قمی

آثار محیط قمی

محیط قمی

نو بهار آمد و باد سحری غالیه بو است

1 نو بهار آمد و باد سحری غالیه بو است گاه طرف چمن و سایه ی بید و لب جو است

2 خیز تا بهر تفرّج سوی گلزار رویم که صبا غالیه افشان و زمین غالیه بو است

3 مشگ بو از چه سبب شد نفس باد بهار مگر این مونس جان هم دم آن حلقه ی مو است

4 در رُخش پرتو خورشید بود سایه فکن چشم بد دور زبس دلبر من آینه رو است

5 روز عید است و مرا از کرم شاه جهان یار در منظر و گل در بر صهبا به سبو است

6 بر شهنشاه جهان سایه ی یزدان نوروز باد فرخنده و بر هر که زجان بنده ی او است

7 ناصرالدین شه قاجار خداوند ملوک که نکو مقدم و والاهمم و نیکو خو است

8 ابدالدّهر بماناد که در دولت او هرکه را می نگرم وضع خوش و حال نکو است

9 تا به فیروزی بر تخت شهی کرده جلوس ساحت ملک زیمن قدمش چون مینو است

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر