- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اسرار در طبایع ضبط نفس ندارد درپردهٔ خس و خار، آتش قفس ندارد
2 گو وهم سوده باشد بر چرخ تاج شاهان سعی هما بلندی پیش مگس ندارد
3 خرد و بزرگ دنیا یکدست خودسرانند خر گر فسار گم کرد سگ هم مرس ندارد
4 ای برکگل بلند است اقبال پایبوسش رنگ حناست آنجا، کس دسترس ندارد
5 درگلشنیکه ما را دادند بار تحقیق صبح بهار هستی بوی نفس ندارد
6 تا نالهوار گاهیزین تنگنا برآییم افسوس دامن ما، چین ففس ندارد
7 بر حال رفتگان کیست تا نوحهای کند سر این کاروان شفیقی غیر از جرس ندارد
8 تدبیر عالم وهم بر وهم واگذارید اینجا پریدن چشم پروای خس ندارد
9 گردون خرام شوقیم پرگار دور ذوقیم بیوهم تحت و فوقیم، دل پیش و پس ندارد
10 سودا ز سر بینداز، نرد خیال کم باز تشویق بیدماغان عشق و هوس ندارد
11 بر فرصتی که نامش هستیست دامنافشان بیدل نفس مدارا با هیچکس ندارد