- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از کینه هیچکس گر هم بر جبین ندید کس بر جبین آینه از خشم چین ندید
2 از بس به سر زدم ز فراقت جدا جدا از دست، سر چه دید که از آستین ندید
3 زین خاکدان هزار سلیمان شد و ز پی کس نقش پای مورچهای بر زمین ندید
4 این راه پرخطر به چه امید میرود روی تو هرکه در نفس واپسین ندید
5 کی کم شود ز سیلی کس، تازه روییام؟ صد خشم کرد خصم و مرا خشمگین ندید
6 قدسی ز هر دو، ملت عشق اختیار کرد بیچاره هیچ ذوق چو در کفر و دین ندید