- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
2 مهرگیاه عهد من تازهتر است هر زمان ور تو درخت دوستی از بن و بیخ برکنی
3 کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درم مقبل هر دو عالمم گر تو قبول میکنی
4 چون تو بدیع صورتی بی سبب کدورتی عهد وفای دوستان حیف بود که بشکنی
5 صبر به طاقت آمد از بار کشیدن غمت چند مقاومت کند حبه و سنگ صد منی
6 از همه کس رمیدهام با تو درآرمیدهام جمع نمیشود دگر هر چه تو میپراکنی
7 ای دل اگر فراق او و آتش اشتیاق او در تو اثر نمیکند تو نه دلی که آهنی
8 هم به در تو آمدم از تو که خصم و حاکمی چاره پای بستگان نیست به جز فروتنی
9 سعدی اگر جزع کنی ور نکنی چه فایده سخت کمان چه غم خورد گر تو ضعیف جوشنی