کسی کو غم عشق جانان نداشت از سیف فرغانی غزل 110

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

کسی کو غم عشق جانان نداشت

1 کسی کو غم عشق جانان نداشت چو زنده نفس می زد و جان نداشت

2 گدای توام ای توانگر بحسن چنین مملکت هیچ سلطان نداشت

3 تویی آن شفایی که بیمار دل بجز درد تو هیچ بیمار نداشت

4 دلی را که اندوه تو جمع کرد غم هر دو کونش پریشان نداشت

5 از آن مشتغل شد بشیرین خود که خسرو چو تو شکرستان نداشت

6 بملک ارسکندر بود مفلس است که همچون خضر آب حیوان نداشت

7 بخارست جانی که عاشق نشد دخانست ابری که باران نداشت

8 غم عشق خور سیف اگر زنده ای هر آنکس که این غم نخورد آن نداشت

9 مرو بی محبت که مفتی عشق چنین مؤمنی را مسلمان نداشت

عکس نوشته
کامنت
comment