- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز نیافت کس اثری در ترانهام جز اینکه سوخت خار و خس آشیانهام
2 نبود زبان که آگهت از سوز دل کنم این شعله بین که میکشد از دل زبانهام
3 یک ره چو بوسم آن لب شیرین که نیست خوش با عمر جاودانه غم جاودانهام
4 هر شامگه روم ز پیشی تا در سرای شاید شبی ز لطف بخواند به خانهام
5 گویم به هرکسی که رسم شرح حال خویش باشد یکی به پیش تو گوید فسانهام
6 کرد آگهم زمانه ز جور بتان (سحاب) تا شکوه هر زمان نبود از زمانهام