- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ ای هستی تو ننگ عدم تا به کجا هیچ
2 دیدی عدم هستی و چیدی الم دهر با این همه عبرت ندمید از تو حیا هیچ
3 مستقبل اوهام چه مقدار جنون داشت رفتیم و نکردیم نگاهی به قفا هیچ
4 آیینهٔ امکان هوسآباد خیال ست تمثال جنونگر نکند زنگ و صفا هیچ
5 زنهار حذر کن ز فسونکاری اقبال جز بستن دستت نگشاید ز حنا هیچ
6 خلقیست نمودار درین عرصهٔ موهوم مردی و زنی باخته چون خواجهسرا هیچ
7 بر زلهٔ این مایده هرچند تنیدیم جز حرص نچیدیم چو کشکول گدا هیچ
8 تا چند کند چارهٔ عریانی ما را گردون که ندارد به جز این کهنه ردا هیچ
9 منزل عدم و جاده نفس ما همه رهرو رنج عبثی میکشد این قافله با هیچ
10 بیدل اگر این است سر و برگ کمالت تحقیق معانی غلط و فکر رسا هیچ