1 هیچ دانی که چرا خوش چشمی از برای دل ما خوش چشمی
2 به تمنایی حیرت چه کند سخت شوخی و بلا خوش چشمی
3 سرمه در چشم نگاهی نکنی گر بدانی که چها خوش چشمی
4 نرگسستان شده بزم از نگهت چقدر نام خدا خوش چشمی
1 آیینه خرد حسن ز بازار دل ما سوگند خورد عشق به دیدار دل ما
2 آنها که دل از گل،ستم از رحم ندانند حیف است که باشند هوادار دل ما
1 از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما خون شد به رنگ غنچه زبان در دهان ما
2 فیض هوای شوق جهانگرد بیشتر پرواز می کند چو هما استخوان ما
1 زنجیری طرهات ختنها سودایی جلوهات چمنها
2 فریاد که دم نمیتوان زد بییاد تو هیچ ما و منها