1 نه برگ شکایت از تو گفتن دارم نه طاقت درد دل نهفتن دارم
2 آگنده چو غنچه گشتم از غم دریاب کز تنگ دلی سر شکفتن دارم
1 ای قصر ملک را ز معالیت کنگره حزم تو گرد مرکز اسلام دایره
2 در طلعتت نجوم افق را مطالعه در منظرت سعود فلک را مناظره
1 سپیده دم که زند ابر خیمه در گلزار گل از سراچه خلوت رود به صُفه بار
2 ز اعتدال هوا حکم جانور گیرد اگر به نوک قلم صورتی کنند نگار
1 کراست زهره که با این دل ز صبر نفور در افکند سخنی از وداع نیشابور
2 اگر چه می شنود ناله غراب و لیک چگونه فهم کند آدمی زبان طیور