- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه ز جهدم به کف بخت عنان میآید نه به زورم زه دولت به کمان میآید
2 نه مرا بازوی قایم نه مرا دیده راست همه بیقصد خدنگم به نشان میآید
3 تو که آسودهدلی از نفسم سود مخواه من که شوریدهام آتش به زبان میآید
4 سخن مردم دیوانه حقیقت دارد در عبارت به اشارات نهان میآید
5 عشق در مملکت عقل چو سلطان گردد روش و عادت دیگر به میان میآید
6 میکنم سور چو از خانه علایق برود میدهم خیر چو از راه زیان میآید
7 همه بر خویش ز بیم دم آخر لرزند جای ذوق است که کشتی به کران میآید
8 مرد درگاه و سراپرده عزت نبود هرکه دامن به سر پای کشان میآید
9 وصل جویان تو بر روی نسیمی گردند که ازو بوی تلف کاری جان میآید
10 طاقت جور و جفا نیست تنگ حوصله را گریه چون زور کند دل به فغان میآید
11 این که با طبع شبابست «نظیری » چه عجب میرود پیر به میخانه جوان میآید