-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه بیدادست گر چاک گریبان را رفو کردم حصاری شد مرا تا سر به جیب خود فرو کردم
2 به بند دهر که چون تیغم، ولی از جوهر ذاتی گشایش در قدم دارم بهر جانب که رو کردم
3 ز اهل عقل جز نه در برابر بس که بشنیدم شدم دیوانه و با خویش آخر گفتگو کردم
4 ز شیر دختر رز تا بریدم طفل عادت را به حکم دایه مشرب به خون توبه خو کردم
5 چرا از خضر نالم ره به مقصد گر نمیبینم که من با دیده پوشیده دایم جستجو کردم
6 زآسیب شکستن پیر جام آن را نگه دارد که باز از زهد و تقوی توبه از دست سبو کردم
7 ندارد قبله اسلام پا برجاتری از من تمام عمر چون چشمت به یک محراب رو کردم
8 کلیم از پرتو روشن دلی شرمنده کم گشتم دل و آیینه را هرگاه با هم روبهرو کردم