سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

هیچ از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 40

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 40 ام از 1794 الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله

هیچ بدنامی آدمی را پیش

1 هیچ بدنامی آدمی را پیش از ظلومی و از جهولی خویش

2 چه حدیثست هرچه پیش آید همه از ظلم و جهل خویش آید

3 حق پسندست عالم و عادل بنده‌گه ظالمست و گه جاهل

4 آدمی با گنه شکسته‌ترست پای طاوس چشم زخم پرست

5 کانکه گوید منم شده معصوم اوست بر نفس خویشتن میشوم

6 کانکه خود را شکسته دل بیند خویشتن را به دل خجل بیند

7 اوست شایستهٔ خدای کریم ایمن است از عذاب نار جحیم

8 گفت داود را خدای جهان که منم یاور شکسته دلان

9 جان پاکان خزانهٔ فلکست جسم نیکان نشیمن ملکست

10 جسم تو گرچه ناپسندیده است شوخ چشمست لیک خوش دیده است

11 آدمی سر به سر همه آهوست ظن چنان آیدش که بس نیکوست

12 عیب دارد دو صد هزاران بیش هنرش آنکه از بهایم پیش

13 گر بود زینتش ز عقل و ادب ورنه هم با بهایم است نسب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش

شاعر شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش چه کسی است ؟

شاعر شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش سنایی غزنوی می باشد.

شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش چیست ؟

قالب شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه است

مضمون اصلی شعر هیچ بدنامی آدمی را پیش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر