1 نه توانگر کسی بُوَد که به مال کارپرداز و چاره ساز بُوَد
2 آن بُوَد کز شهودِ فضل خدای از زر و مال بی نیاز بُوَد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین
1 گفت با روباه بچه مادرش چون به باغ میوه آمد رهبرش
2 میوه چندان خور که بتوانی به تگ رستگاری یافتن ز آسیب سگ
1 بود قطران نکته دانی سحرساز قطره ای از کلک او دریای راز
2 بهر دریا بخشش فضلون لقب گفت مدحی سر به سر فضل و ادب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **