- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه بپرسید کاهلی ز علی چون شنید از زبان دل گسلی
2 که بگوی ای امیر جان افروز که شب تیره به بود یا روز
3 مرتضی گفت بشنو ای سایل سوی ادبار خود مشو مایل
4 عاشقان را در این ره جانسوز تبش راز به که تابش روز
5 هرکه دارد ره تبش در دل در نماند پیاده در منزل
6 در جهانی که عشق گوید راز نه تو مانی نه نیز عقل تو باز