1 هیچ نپذیری چون ز آل نبی باشد مرد زود بخروشی و گویی نه صواب است ، خطاست
2 بی گمان ، گفتن تو باز نماید که تو را به دل اندر غضب و دشمنی آل عباست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر در عمری شبی به ما پردازد وین جان به لب رسیده را بنوازد
2 لب بر لب او نهشته ، ناگه خورشید با تیغ کشیده بر سر ما تازد
1 خواجه ، تُتماج باید و سر بریان سود ندارد مرا سَفَرجَل و چُکری
1 بنفشه زار بپوشید روزگار به برف درونه گشت چنار و زریر شد شنگرف
2 که برف از ابر فرود آید ، ای عجب ، هر سال از ابر من به چه معنی همی بر آید برف ؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **