- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بلبلی شیفته میگفت به گل که جمال تو چراغ چمن است
2 گفت، امروز که زیبا و خوشم رخ من شاهد هر انجمن است
3 چونکه فردا شد و پژمرده شدم کیست آنکس که هواخواه من است
4 بتن، این پیرهن دلکش من چو گه شام بیائی، کفن است
5 حرف امروز چه گوئی، فرداست که تو را بر گل دیگر وطن است
6 همه جا بوی خوش و روی نکوست همه جا سرو و گل و یاسمن است
7 عشق آنست که در دل گنجد سخن است آنکه همی بر دهن است
8 بهر معشوقه بمیرد عاشق کار باید، سخن است این، سخن است
9 میشناسیم حقیقت ز مجاز چون تو، بسیار درین نارون است