1 بلبل چو ز عشق گل فغان در گیرد از شعله آه من جهان درگیرد
2 گل را به کف آورم به صد حیله و فن پندارم با توام همان درگیرد
1 بدر دین حاکم آفاق مبارک تویی انک گلبن ملک ز تو تازه و تر بشکفته ست
2 آستین کرمت بی غرض دنیاوی صد ره از روی جهان گرد حوادث رفته ست
1 نهی زلفین عنبر بار بر دوش حدیث ما نیاری هیج در گوش
2 خروش ما زخواری ناشنیده چرا خیره نهی زلفین بر گوش؟
1 خدایگان صدور زمانه صدرالدّین تویی که طلعت تو نوردیده خردست
2 از آن به رقص درآید فلک در گوشش صریر کلک تو همچون نوای باربدست