- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بلبل الم غنچه کشد بیشتر از گل ظلمست به عاشق چه مدارا چه تغافل
2 خودداری شبنم چه کند با تف خورشید ای یاد تو برق دو جهان رخت تحمل
3 کیفیت لعل تو ز بس نشئهگداز است در چشم حباب آینه دارد قدح مل
4 زان نیش که از اشک خم زلف تو دارد مشکل که تپیدن نگشاید رگ سنبل
5 دلهای خراب انجمن جلوهٔ یارند خورشید به ویرانه دهد عرض تجمل
6 ما قمری آن سرو گلستان خرامیم دارد ز نشان قدمش گردن ما غل
7 آیینهٔ دردیم چه عجز و چه رسایی اشک است اگر ناله کند ساز تنزل
8 هر غنچه ازین باغ گره بستهٔ نازیست اشکی است گریبان در چشم تر بلبل
9 اسرار سخن جز به خموشی نتوان یافت مفتاح در گنج معانیست تأمل
10 روزی دو به فکر قد خم گشته فتادیم کردیم تماشای گذشتن ز سر پل
11 خجلت شمر فرصت پرواز شراریم بیدل به چه امید توان کرد توکّل