1 شب گشت ز هجران دل فروزم روز شب تیز شد از آه جهانسوزم روز
2 شد روشنی و تیرگی از روز و شبم اکنون نه شبم شبست و نه روزم روز
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چند رنجانی نگارا این دل مشتاق را یا سلامت خود مسلم نیست مر عشاق را
2 هر کرا با عشق خوبان اتفاق آمد پدید مشتری گردد همیشه محنت مخراق را
1 جام می پر کن که بی جام میم انجام نیست تا به کام او شوم این کار جز ناکام نیست
2 ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستی کنم زان که در هجر دلارامم مرا آرام نیست
1 می ده ای ساقی که می به درد عشق آمیز را زنده کن در می پرستی سنت پرویز را
2 مایه ده از بوی باده باد عنبربیز را در کف ما رادی آموز ابر گوهر بیز را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **