- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب شود روز از خیال عارض جانان ما شمع گو منت منه بر کلبه احزان ما
2 بر لب استغفار و در دل نقش روی و زلف یار بت درون پیرهن میپرورد ایمان ما
3 دست ما تا با گریبان پارهکردن کرده خو تار و پود پیرهن بر تن بود زندان ما
4 گلشن ما جای عشرت نیست ای بلبل برو جز دل پرخون گلی نشکفته در بستان ما