-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب همه شب زاری بر در پروردگار روز چو شد یاری خسته دلان فکار
2 داد گدائی بده بر در الله دوست داد گدایان بده از مدد کردگار
3 غم ز دل خستگان تا بتوانی ببر بر در حق نالهها تا بتوانی بیار
4 یاد قیامت بروز تا بتوانی بکن اشک ندامت بشب تا بتوانی ببار
5 کیسهٔ پر زر بهروز در ره مسکین بریز کاسهٔ چوبین فقر بر در حق شب بدار
6 شب همه شب جان بده در طلب مغفرت روز چو شد نان بده از طلب کسب و کار
7 کن سبک از ناله شب دوش ز بار گناه روز ز بهر کسان دوش بنه زیر بار
8 دوش نگردد سبک از غم یک معصیت تا نکشی از خسان جور گرانی هزار
9 باش چو در محفلی دل بخدا رو بخلق چونکه بخلوت رَوی رویِ دلت سوی یار
10 آنچه نمودم بتو راه صوابست فیض گر روی اینره رسی زود بپروردگار