نیابی در جهان یاری از اقبال لاهوری زبور عجم 98

اقبال لاهوری

آثار اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را

1 نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را بخود گم شو نگه دار آبروی عشق بازی را

2 من از کار آفرین داغم که با این ذوق پیدائی ز ما پوشیده دارد شیوه های کار سازی را

3 کسی این معنی نازک نداند جز ایاز اینجا که مهر غزنوی افزون کند درد ایازی را

4 من آن علم و فراست با پر کاهی نمیگیرم که از تیغ و سپر بیگانه سازد مرد غازی را

5 بهر نرخی که این کالا بگیری سود مند افتد بزور بازوی حیدر بده ادراک رازی را

6 اگر یک قطره خون داری اگر مشت پری داری بیا من با تو آموزم طریق شاهبازی را

7 اگر این کار را کار نفس دانی چه نادانی دم شمشیر اندر سینه باید نی نوازی را

عکس نوشته
کامنت
comment