ای نو عروس حسن ترا آفتاب از سیف فرغانی غزل 565

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

ای نو عروس حسن ترا آفتاب روی

1 ای نو عروس حسن ترا آفتاب روی مه را ز شرم عارض تو در نقاب روی

2 بهر نظاره رخ چون ماه تو سزد گر بر درت چو حلقه نهد آفتاب روی

3 با ماه عارضت پس ازین آفتاب را مانند سیل تیره نماید در آب روی

4 ما چون ستاره ایم و تو خورشید و نور ما از نور روی تست، ز ما بر متاب روی

5 زآن ساعتی که دیده ببیداریت بدید دیگر بچشم من ننموده است خواب روی

6 از رویم آب رفت و ز باران اشک خود هردم مرا چو آب شود پر حباب روی

7 از شرم چهره تو عرق بر گل اوفتد هرگه که شویی از عرق چون گلاب روی

8 زلف تو آفتاب رخت را حجاب شد خورشید را ز ابر بود در حجاب روی

9 هرگز بود که بار دگر سیف بیندت بر روی او نهاده تو مست خراب روی

10 بر کف گرفته جامی زآن سان که مرد را گلگون شود ز عکسش همچون شراب روی

عکس نوشته
کامنت
comment