بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

هرگز این دست تهی از بابافغانی شیرازی غزل 163

غزل 163 ام از 695 غزلیات

هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید

1 هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید خم زلفی نگرفت و می نابی نکشید

2 سر آبی فلک عشوه گرم جلوه نداد کان سر آب در آخر بسرایی نکشید

3 عاشق سوخته خرمن ز بیابان فراق تشنه آمد بلب چشمه و آبی نکشید

4 تا دلم آب نشد گوهر مقصود نیافت به فراغی نرسید آنکه عذابی نکشید

5 عاشقت چون گل شبنم زده در بر بگرفت از گریبان ترت بوی گلابی نکشید

6 مژه چون سوزن، چاک جگرپاره بدوخت خار دردی ز دل خانه خرابی نکشید

7 هیچ جا آتش رخسار نیفروخت ز می کعه ز مرغ دل ما خوان کبابی نکشید

8 یکسر موی ز دیباچه ی خط تو نخاست که قلم بر زبر حرف کتابی نکشید

9 دل مشتاق فغانی فرحانست مدام گر چه از ساغر مقصود شرابی نکشید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید

شاعر شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید چه کسی است ؟

شاعر شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید چیست ؟

قالب شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید غزل است

مضمون اصلی شعر هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر