هرگزم عشق چنین در رگ جان از قدسی مشهدی غزل 107

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

هرگزم عشق چنین در رگ جان چنگ نداشت

1 هرگزم عشق چنین در رگ جان چنگ نداشت نغمه تا بود بدین نازکی آهنگ نداشت

2 ناله از جای دگر خورد به گوشم ورنه مطرب این نغمه در آواز دف و چنگ نداشت

3 عشق تا دید مرا زار، چنین زار ندید شوق تا داشت مرا تنگ چنین تنگ نداشت

4 بود کج‌بینی ما باعث حرمان ورنه هیچ‌وقت آینه حسن بتان زنگ نداشت

5 عشق را شیوه دگر گشته وگرنه زین پیش داشت نیرنگ، ولی این همه نیرنگ نداشت

6 از شکستن به نوا می‌رسدم دل ورنه هرگز این شیشه چنین آرزوی سنگ نداشت

7 گر ز هم‌صحبتی‌ام یار کند ننگ چه غم شکر لله که غم از ضحبت من ننگ نداشت

8 قدسی از روز ازل کز عدم آمد به وجود از در صلح درآمد به کسی جنگ نداشت

عکس نوشته
کامنت
comment