هرگز به غرض عشق من آلوده از وحشی بافقی غزل 193

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

هرگز به غرض عشق من آلوده نگردد

1 هرگز به غرض عشق من آلوده نگردد چشمم به کف پای کسی سوده نگردد

2 آلوده نیم چون دگران این هنرم هست کز صحبت من هیچکس آلوده نگردد

3 پروانه‌ام و عادت من سوختن خویش تا پاک نسوزم دلم آسوده نگردد

4 با بلهوس از پاکی دامان تو گفتم تا باز به دنبال تو بیهوده نگردد

5 وحشی ز غمش جان تو فرسود عجب نیست جانست نه سنگست که فرسوده نگردد

عکس نوشته
کامنت
comment