نگارا تو از جلال الدین محمد مولوی غزل 2652

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

نگارا تو در اندیشه درازی

1 نگارا تو در اندیشه درازی بیاوردی که با یاران نسازی

2 نه عاشق بر سر آتش نشیند مگر که عاشقی باشد مجازی

3 به من بنگر که بودم پیش از این عشق ز عالم فارغ اندر بی‌نیازی

4 قضا آمد بدیدم ماه رویی گرفتم من سر زلفش به بازی

5 گناه این بود افتادم به عشقی چو صد روز قیامت در درازی

6 ز خونم بوی مشک آید چو ریزد شهید شرمسارم من ز غازی

7 نصیحت داد شمس الدین تبریز که چون معشوق ای عاشق ننازی

عکس نوشته
کامنت
comment