- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگارا با رخ خوبت نه من تنها هوس دارم برای شکری چون تو چو خود چندین مگس دارم
2 سعادت درد عشق تو بصاحب دولتان بخشد مرا آن بخت خود نبود ولیکن این هوس دارم
3 بهای گوهر وصلت نباشد پادشاهانرا مرا آن کی شود حاصل که جانی دست رس دارم
4 نظر کردم بهر کویی سگی چندین کسان دارد بنزد آنکه کس باشد سگم گر جز تو کس دارم
5 ببوسه وعده یی کردی برآمد سالها تا من ببوی آن شکرجانی چو طوطی در قفس دارم
6 میان وصل و هجر امروز چون صبحست حال من ز پیشم شب چه می بینی که خورشیدی ز پس دارم
7 عجب نبود گر از شعرم بمردم در فتد شوری دلم با عشق تو گرمست و سوزی در نفس دارم
8 ز عشقت خاک اران را بآب چشم تر کردم من مسکین ندانستم که در دیده ارس دارم
9 بذکر سیف فرغانی سخن را گر بیالایم سزد تا مستمع داند که من در آب خس دارم