-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کشته ناز تو کی با کش ز طعن دشمن است زخم تیغت چون حمایل شد دعای جوشن است
2 خویش را هر چند عاقل می نمایم در لباس خون صد چاکم فزون در گردن پیراهن است؟
3 گر بود چشم تری گرد کدورت توتیاست خاک شورانگیز غربت سرمه چشم من است
4 گردن مینا به مستان نامه سربسته است خون مکن زاهد دل ما را که مضمون روشن است