حیا پرورد نازی از دل از اسیر شهرستانی غزل 662

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذر

1 حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذر حجابت می کشد درد سر از آه حزین مگذر

2 غباری هر طرف چون ذره در پرواز می آید قیامت می شود از آه مشتاقان چنین مگذر

3 به عشق آشناییها به جان بیوفاییها که مست سرگرانی از دل ما بیش از این مگذر

4 ز یکتایی غبار نیستی تسخیر عالم کرد سلیمان گر شوی زنهار از این نقش نگین مگذر

5 شراری بلکه افروزد چراغ کشته ما را اسیر از پشتگرمیهای آه آتشین مگذر

عکس نوشته
کامنت
comment