طبعِ تو دم‌ساز نیست عاشقِ از خاقانی شروانی غزل 1

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

طبعِ تو دم‌ساز نیست عاشقِ دل‌سوز را

1 طبعِ تو دم‌ساز نیست عاشقِ دل‌سوز را خویِ تو یاری‌گر است یارِ بدآموز را

2 دست‌خوشِ تو من‌ام دستِ جفا برگشای بر دلِ من برگمار تیرِ جگردوز را

3 از پیِ آن را که شب پردهٔ رازِ من است خواهم کز دودِ دل پرده کنم روز را

4 لیک ز بیمِ رقیب وز پیِ نفیِ گمان راهِ برون بسته‌ام آهِ درون‌سوز را

5 دل چه شناسد که چیست قیمتِ سودایِ تو قدر چه داند صدف دُرِّ شب‌افروز را

6 گر اثرِ رویِ تو سویِ گلستان رسد بادِ صبا رد کند تحفهٔ نوروز را

7 تا دلِ خاقانی است از تو همی‌نگذرد بو که درآرد به مهر آن دلِ کین‌توز را

عکس نوشته
کامنت
comment