-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 طبع روشن داشت خاقانی حوادث تیره کرد ور نکردی خاطر او نور پیوند آمدی
2 گر کلید خاطرش نشکستی اندر قفل غم از خزانهٔ غیب لفظش وحی مانند آمدی
3 گر به اول نستندندی اصل شیرینی ز موم نخل مومین را رطب شیرین تر از قند آمدی