-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طایفهٔ نخچیر در وادی خوش بودشان از شیر دایم کشمکش
2 بس که آن شیر از کمین می در ربود آن چرا بر جمله ناخوش گشته بود
3 حیله کردند آمدند ایشان بشیر کز وظیفه ما ترا داریم سیر
4 بعد ازین اندر پی صیدی میا تا نگردد تلخ بر ما این گیا