نهفت شوخی بی پرده شور جنگش از غالب دهلوی غزل 6

غالب دهلوی

آثار غالب دهلوی

غالب دهلوی

نهفت شوخی بی پرده شور جنگش را

1 نهفت شوخی بی پرده شور جنگش را ز باده تندی این باده برد رنگش را

2 کدام آینه با روی او مقابل شد که بی قراری جوهر نبرد زنگش را

3 چو غنچه جوش صفای تنش ز بالیدن دریده بر تن نازک قبای تنگش را

4 ز گرمی نفسش دل در اهتزاز آمد شراره شهپر پرواز گشت سنگش را

5 نظاره خط پشت لبش ز خویشم برد ز باده نشئه فزون داده اند بنگش را

6 چه نغمه ها که به مرگم سرود و پنداری ز رشته کفنم تار بود چنگش را

7 به حشر وعده دیدار کرده بی تابم شتاب من به سر آرد مگر درنگش را

8 جگر نشانه نهم بر خود اعتمادم نیست مباد دل به تپش رد کند خدنگش را

9 کشیده ایم به دیوانگی ز شوخی دوست به گونه گونه ادا ناز رنگ رنگش را

10 ز ظرف غالب آشفته گر نه ای آگاه بیازما به می تند هوش و هنگش را

عکس نوشته
کامنت
comment