سخن عارفان از شاه نعمت‌الله ولی مفردات 145

1 درد دل ما دوای درد دل ماست خوش درد و دوائیست که آن حاصل ماست

2 ما بندهٔ او و سید رندانیم ما سائل او و عالمی سائل ماست

1 سرّ دور قمر ز ما بشنو آفتابی است در قمر پنهان

1 ذوق ما داری درآ در بحر ما ، ما را طلب آبرو جوئی مرو هر سو بیا ما را طلب

2 موج دریائیم و ما را دل به دریا می کشد حال این دریای ما گر بایدت از ما طلب