سخن من بسیست در عالم از فضولی بغدادی مقطع 22

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

شعربعدی

629 / 22

شعر قبلی

خانه / آثار فضولی بغدادی / دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی / مقطعات در دیوان اشعار فارسی / مقطع شماره 22

1 سخن من بسیست در عالم جز بد او عدو نمی بیند

2 هر نکویی که هست در نظمم دوست می بیند او نمی بیند

3 بی تکلف عدوی من کور است دیده او نکو نمی بیند

آثار فضولی بغدادی

شعر شعر کهن مقطع آثار فضولی بغدادی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از فضولی بغدادی

1 کرد عشق ای خون دل در کوی او رسوا مرا جامه پوشان که نشناسد کسی آنجا مرا

2 چند در کوی تو باشد همنشین من رقیب برق آهم کاش یا او را بسوزد یا مرا

1 شد از شکوفه چمن را لطافتی حاصل نماند نامیه را از خزان گره در دل

2 به روزگار خزان چشم زخم دهر رسید طلسم سلطنت زمهریر شد باطل

1 بستی گره از بهر جفا زلف دو تا را برداشتی از روی زمین رسم وفا را

2 تا بسته مژگان تو گشتیم بغمزه زد چشم تو بر هم همه جمعیت ما را

شعربعدی

629 / 22

شعرقبلی