-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زنم گردم غبار خاطر دلدار میگردم شوم گر طوطی این آیینه را زنگار میگردم
2 میان ما و جانان آشنایی نیست بی نسبت به هر رنگی که آن گل میشود من خار میگردم
3 ز یک افسانه در خوابیم اما از ره وحشت به هر کس پا زند ایام من بیدار میگردم
4 مرا سرگشتگی برجاست تا در دل مکان داری نفس تا هست بر گرد تو چون پرگار میگردم
5 به خاک افتاده چون آب روان قصاب در گلشن به گرد قامت آن سرو خوشرفتار میگردم