زنم گردم غبار خاطر دلدار از قصاب کاشانی غزل 256

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم

1 زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم شوم گر طوطی این آیینه را زنگار می‌گردم

2 میان ما و جانان آشنایی نیست بی نسبت به هر رنگی که آن گل می‌شود من خار می‌گردم

3 ز یک افسانه در خوابیم اما از ره وحشت به هر کس پا زند ایام من بیدار می‌گردم

4 مرا سرگشتگی برجاست تا در دل مکان داری نفس تا هست بر گرد تو چون پرگار می‌گردم

5 به خاک افتاده چون آب روان قصاب در گلشن به گرد قامت آن سرو خوش‌رفتار می‌گردم

عکس نوشته
کامنت
comment