- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همیزنم نفس سرد بر امید کسی که یاد ناورد از من به سالها نفسی
2 به چشم رحم به رویم نظر همینکند به دست جور و جفا گوشمال داده بسی
3 دلم ببرد و به جان زینهار میندهد کسی به شهر شما این کند به جای کسی
4 به هر چه در نگرم نقش روی او بینم که دیده در همه عالم بدین صفت هوسی
5 به دست عشق چه شیر سیه چه مورچهای به دام هجر چه باز سفید چه مگسی
6 عجب مدار ز من روی زرد و ناله زار که کوه کاه شود گر برد جفای خسی
7 بر آستان وصالت نهاده سر سعدی بر آستین خیالت نبوده دسترسی