عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی
عبدالقادر گیلانی

دل ناشاد من شاید که از عبدالقادر گیلانی غزل 18

غزل 18 ام از 74 غزلیات

دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد

1 دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد ولی مشکل که آن نامهر هرگز مهربان گردد

2 مرا گر شادی ای در دل رسد ناگه بدان ماند که درشهری غریبی آیدوبی خانمان گردد

3 چنین که امروز زان بدخو بلا انگیز میبینم عجب نبود که روزی فتنه آخر زمان گردد

4 گر این بار دل من آسمان خواهد که بردارد نجنبد هیچگه از جای خود چون من ناتوان گردد

5 برآن بودم که دل را مرهم بهبود خواهد شد چه دانستم که جانم را بلای ناگهان گردد

6 اگر جامی جدا از لعل می گون تو می نوشم همانجا خون شود در چشم خونریزم روان گردد

7 غم محیی بخور زان پیش کز سودای زلف تو برآرد سر به شیدائی و رسوای جهان گردد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد

شاعر شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد چه کسی است ؟

شاعر شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد عبدالقادر گیلانی می باشد.

شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد چیست ؟

قالب شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد غزل است

مضمون اصلی شعر دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر