-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل بی قید من با نور ایمان کافری کرده حرم را سجده آورده بتان را چاکری کرده
2 متاع طاقت خود را ترازوئی بر افروزد ببازار قیامت با خدا سوداگری کرده
3 زمین و آسمان را بر مراد خویش می خواهد غبار راه و با تقدیر یزدان داوری کرده
4 گهی با حق درآمیزد گهی با حق درآویزد زمانی حیدری کرده زمانی خیبری کرده
5 باین بی رنگی جوهر ازو نیرنگ می ریزد کلیمی بین که هم پیغمبری هم ساحری کرده
6 نگاهش عقل دور اندیش را ذوق جنون داده ولیکن با جنون فتنه سامان نشتری کرده
7 بخود کی می رسد این راه پیمای تن آسانی هزاران سال منزل در مقام آزری کرده