- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان دو چشمم مدام مست و خراب میکشم لحظه لحظه جام شراب
2 میشوی از فورغ حسن آتش میشوم از نگاه حسرت آب
3 غمزهٔ شوخ چشم فتّانت میبرباید دل از اولوا الالباب
4 هوشمندان زنرگس مستت بیخود افتاده اند مست و خراب
5 قامتی خواهد آمدم در بر دوش دیدم قیامتی در خواب
6 خون دل تا بکی بدیده برم چون کنم در جگر ندارم آب
7 در وصلت چو بستهٔ بر فیض افتح یا مفتح الابواب