1 دو چشمم درد چشمانت بچیناد مبو روجی که چشمم ته مبیناد
2 شنیدم رفتی و یاری گرفتی اگر گوشم شنید چشمم مبیناد
1 ز دست چرخ گردون داد دیرم هزاران ناله و فریاد دیرم
2 نشنید دستانم با خس و خار چگونه خاطر خود شاد دیرم
1 دلم تنگه ندانم صبر کردن زدلتنگی بوم راضی بمردن
2 ز شرم روی ته مو در حجابم ندانم عرض حالم واته کردن
1 بود درد مو و درمانم از دوست بود وصل مو و هجرانم از دوست
2 اگر قصابم از تن واکره پوست جدا هرگز نگردد جانم از دوست
1 چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی
2 اگر مجنون دل شوریدهای داشت دل لیلی از آن شوریده تر بی
1 اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چون است و آن چون
2 یکی را میدهی صد ناز و نعمت یکی را نان جو آلوده در خون
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به