دمبدم دل ما را از الست پیغام از فیض کاشانی غزل 101

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

دمبدم دل ما را از الست پیغام است

1 دمبدم دل ما را از الست پیغام است از بلی بلی جانرا تازه تازه اسلامست

2 خاص می نه پندارد کاین بروز اول بود بعد از آن سخن بگسست این عقیده عامست

3 گوش هر خدا بینی مستمع بود از حق وانکه او نمی بیند بی گمان که او خامست

4 هر دو کون را ایزد دم بدم در ایجاد است خلق راست راز کن مستی که بی جام است

5 بهر صید جان پاک دامها کنند از خاک تا شود به از املاک یا رب این چه انعامست

6 مرغهای جان آید در شباک تن افتد در بلا شود پخته زانکه بی بلا خام است

7 فوج فوج از آن عالم آورند جانها را تا کدام ناکام و تا کدام را کامست

8 زمرهٔ سعید آیند زمرهٔ شقی گردند تا چه در قضا رفته تا چه هر کرا نامست

9 زآتش غم عشقی جان و دل نشد پخته ساز ره نکردی فیض کار بارو تو خامست

عکس نوشته
کامنت
comment