دلبر من عین کمالست و بس از سنایی غزنوی غزل 184

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

دلبر من عین کمالست و بس

1 دلبر من عین کمالست و بس چهرهٔ او اصل جمالست و بس

2 بر سر کوی غم او مرد را هر چه نشانست و بالست و بس

3 در ره او جستن مقصود از او هم به سر او که محالست و بس

4 از همه خوبی که بجویی ز دوست بوسه ای از دوست حلالست و بس

5 چند همی پرسی دین تو چیست دین من امروز سوالست و بس

6 نزد تو اقبال دوامست و عز نزد من اقبال زوالست و بس

7 حالی یابم چو کنم یاد ازو دین من آن ساعت حالست و بس

8 پرده منم پیش چو برخاستم از پس آن پرده وصالست و بس

عکس نوشته
کامنت
comment